تفاوت بین ارتورکسیا عصبی و بی اشتهایی عصبی چیست؟

اختلالات خوردن، مانند بی اشتهایی عصبی (AN) و ارتورکسی عصبی (ON)، شرایط پیچیده ای هستند که اغلب شامل اشتغال ذهنی با غذا، وزن و تصویر بدن می شوند. اگرچه هر دو اختلال در برخی از مشترکات مشترک هستند، اما از نظر علل زمینه‌ای، علائم و رویکردهای درمانی تفاوت قابل توجهی دارند. هدف این مقاله ارائه درک روشنی از تفاوت‌های بین ارتورکسی عصبی و بی‌اشتهایی عصبی است و خوانندگان را قادر می‌سازد تا این شرایط را به طور مؤثرتری تشخیص دهند و به آنها رسیدگی کنند.

بی اشتهایی عصبی (AN)

بی اشتهایی عصبی یک اختلال خوردن بالقوه تهدید کننده زندگی است که با تلاش بی وقفه برای لاغری، تصویر بدن مخدوش و ترس شدید از افزایش وزن مشخص می شود. افراد مبتلا به AN معمولاً مصرف غذای خود را محدود می کنند که منجر به کاهش وزن قابل توجه و سوء تغذیه می شود. این اختلال بیشتر به دو زیر گروه طبقه بندی می شود: محدود کننده (رژیم غذایی، روزه داری، و/یا ورزش زیاد) و پرخوری/پاکسازی (استفراغ خود القایی، سوء مصرف ملین یا مدر، و/یا ورزش بیش از حد).

علائم AN ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  1. ترس شدید از افزایش وزن یا اضافه وزن، حتی در صورت کمبود وزن.
  2. تصویر بدن تحریف شده، اغلب خود را با وجود کمبود وزن، اضافه وزن می بیند.
  3. الگوهای غذایی محدود، مانند پرهیز از گروه های غذایی کامل یا مصرف فقط غذاهای بسیار کم کالری.
  4. تمرکز وسواسی روی غذا، کالری و مواد مغذی.
  5. انکار گرسنگی یا عدم شناخت نشانه های گرسنگی.
  6. کاهش وزن شدید که منجر به عوارض جسمی و روانی می شود.

Orthorexia Nervosa (ON)

Orthorexia nervosa یک اختلال تغذیه ای نوظهور است که با وسواس ناسالم نسبت به تغذیه سالم و تمرکز بر انتخاب های غذایی «خالص» یا «کامل» مشخص می شود. افراد مبتلا به ON ممکن است رژیم غذایی خود را به گروه های غذایی خاص، مانند غذاهای ارگانیک، وگان، یا خام محدود کنند و ممکن است این باور غیرمنطقی داشته باشند که مصرف هر چیزی خارج از این پارامترها باعث آسیب می شود. برخلاف AN، ON اساساً ناشی از نگرانی های وزن نیست، بلکه بیشتر به دلیل نگرانی بیش از حد در مورد ارزش اخلاقی یا سلامتی غذا است.

علائم ON ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  1. تمرکز وسواسی بر تغذیه سالم، که اغلب منجر به یک رژیم غذایی سفت و سخت و محدود می شود.
  2. حذف کل گروه های غذایی یا پیروی از الگوهای غذایی خاص، مانند وگانیسم یا خام خواری.
  3. برنامه ریزی اجباری وعده های غذایی، آماده سازی غذا و خواندن برچسب.
  4. احساس برتری اخلاقی یا خودبرتربینی نسبت به انتخاب های غذایی.
  5. انزوای اجتماعی یا کناره‌گیری از فعالیت‌های مرتبط با غذا، مانند صرف غذا یا شرکت در رویدادهای اجتماعی.
  6. اضطراب، تحریک پذیری و سایر اختلالات خلقی زمانی که فرد قادر به رعایت قوانین رژیم غذایی نیست.

تفاوت بین AN و ON

در حالی که هر دو AN و ON شامل رفتارهای غذایی نامنظم هستند، آنها در چندین جنبه مهم متفاوت هستند:

  1. انگیزه اولیه: انگیزه اصلی پشت AN، پیگیری بی وقفه لاغری و ترس از افزایش وزن است، در حالی که ON ناشی از نگرانی بیش از حد در مورد سلامت و ارزش اخلاقی غذا است.
  2. نگرانی های مربوط به وزن: افراد مبتلا به AN اغلب کاهش وزن قابل توجه و ترس شدید از افزایش وزن را نشان می دهند، حتی در صورت کمبود وزن. در مقابل، ON لزوماً با نگرانی های مربوط به وزن مرتبط نیست، زیرا افراد ممکن است وزن بدن خود را ثابت یا حتی بالاتر از حد متوسط نگه دارند.
  3. محدودیت های غذایی: هر دو اختلال شامل الگوهای غذایی محدود کننده هستند، اما ماهیت این محدودیت ها متفاوت است. AN به طور معمول شامل پرهیز از کل گروه های غذایی یا غذاهای بسیار کم کالری است، در حالی که ON با وسواس در مصرف تنها انتخاب های غذایی «خالص» یا «کامل» مشخص می شود.
  4. عوارض پزشکی: AN با طیف وسیعی از عوارض پزشکی شدید از جمله سوء تغذیه، نارسایی اندام ها و حتی مرگ همراه است. در مقابل، ON به خوبی مورد مطالعه قرار نگرفته است و عوارض پزشکی آن هنوز به طور کامل شناخته نشده است. با این حال، پیامدهای روانی و اجتماعی ON می تواند قابل توجه باشد و ممکن است منجر به انزوا، اضطراب و افسردگی شود.
  5. معیارهای تشخیصی: AN یک اختلال خوردن به خوبی تثبیت شده با معیارهای تشخیصی واضح است که در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) مشخص شده است. در مقابل، ON هنوز به عنوان یک دسته تشخیصی رسمی در DSM-5 شناخته نشده است، اگرچه در میان متخصصان سلامت روان توجه بیشتری را به خود جلب کرده است.

رویکردهای درمانی

هر دو AN و ON نیاز به درمان حرفه ای دارند که ممکن است شامل ترکیبی از روان درمانی، مشاوره تغذیه و در برخی موارد مداخله پزشکی باشد. رویکرد درمانی خاص به علائم، شدت و نیازهای منحصر به فرد فرد بستگی دارد:

  1. درمان شناختی-رفتاری (CBT): CBT یک درمان پرکاربرد برای هر دو AN و ON است که بر چالش برانگیز کردن الگوهای فکری منفی و رفتارهای ناسازگار متمرکز است.
  2. درمان مبتنی بر خانواده (FBT): FBT به ویژه برای نوجوانان مبتلا به AN مؤثر است و والدین یا مراقبان را درگیر می کند.

آنچه باید در مورد نوروپاتی دیابتی در پا بدانید؟

نوروپاتی دیابتی وضعیتی است که بر اعصاب افراد مبتلا به دیابت تأثیر می گذارد. این یک عارضه شایع این بیماری است و می تواند طیف وسیعی از علائم را از خفیف تا شدید ایجاد کند. یکی از رایج ترین انواع نوروپاتی دیابتی، نوروپاتی محیطی است که در درجه اول پاها و ساق پا را درگیر می کند. این مقاله نگاهی عمیق به آنچه باید در مورد نوروپاتی دیابتی در پاها بدانید ارائه می دهد.

علل و عوامل خطر

علت دقیق نوروپاتی دیابتی به طور کامل شناخته نشده است. با این حال، عوامل متعددی برای افزایش خطر ابتلا به این بیماری شناخته شده است. این شامل:

  1. مدت ابتلا به دیابت: هر چه فرد بیشتر به دیابت مبتلا شده باشد، خطر ابتلا به نوروپاتی دیابتی در او بیشتر می شود.
  2. کنترل ضعیف قند خون: افرادی که در مدیریت سطح قند خون خود مشکل دارند در معرض خطر بیشتری هستند.
  3. **سن **: خطر ابتلا به نوروپاتی دیابتی با افزایش سن افزایش می یابد.
  4. چاقی: افرادی که اضافه وزن دارند یا چاق هستند بیشتر در معرض خطر هستند.
  5. سیگار کشیدن: سیگار یک عامل خطر مهم برای نوروپاتی دیابتی است.
  6. فشار خون بالا: فشار خون بالا کنترل نشده می تواند خطر را افزایش دهد.
  7. بیماری کلیوی: بیماری کلیوی مرتبط با دیابت نیز می تواند خطر ابتلا به نوروپاتی دیابتی را افزایش دهد.

علائم

علائم نوروپاتی دیابتی در پاها می تواند از فردی به فرد دیگر بسیار متفاوت باشد. برخی از افراد ممکن است علائم خفیف را تجربه کنند، در حالی که برخی دیگر ممکن است علائم شدیدتری داشته باشند. علائم رایج عبارتند از:

  1. بی حسی یا سوزن سوزن شدن: این اغلب اولین علامتی است که مردم متوجه آن می شوند. ممکن است احساس «سوزن و سوزن» یا از دست دادن حس در پا داشته باشد.
  2. درد: این درد می تواند از خفیف تا شدید متغیر باشد و می تواند به عنوان درد سوزش، چاقو زدن یا تیراندازی توصیف شود.
  3. حساسیت به لمس: برخی افراد ممکن است متوجه شوند که پاهایشان به لمس یا فشار حساس تر است.
  4. ضعف عضلانی: نوروپاتی دیابتی می تواند باعث ضعف عضلانی در پا شود که می تواند تعادل و هماهنگی را تحت تاثیر قرار دهد.
  5. افزایش خطر آسیب: به دلیل بی حسی یا ضعف عضلانی، افراد مبتلا به نوروپاتی دیابتی ممکن است بیشتر در معرض آسیب به پاهای خود باشند.
  6. کاهش تعریق: نوروپاتی دیابتی می تواند غدد عرق را نیز تحت تاثیر قرار دهد و منجر به کاهش تعریق و خشکی و ترک خوردگی پوست پا شود.

عوارض

نوروپاتی دیابتی در پاها می تواند منجر به عوارض متعددی شود. این شامل:

  1. زخم: به دلیل بی حسی، افراد مبتلا به نوروپاتی دیابتی ممکن است متوجه بریدگی یا زخم در پای خود نشوند که می تواند منجر به ایجاد زخم شود. اینها می توانند به سختی بهبود یابند و می توانند منجر به عفونت شوند.
  2. عفونت ها: فقدان حس و کاهش توانایی مبارزه با عفونت های ناشی از دیابت می تواند مبارزه با عفونت های پا را برای بدن سخت تر کند. این موارد می توانند به سرعت جدی و به طور بالقوه تهدید کننده زندگی شوند.
  3. قطع عضو: در موارد شدید، اگر عفونت به درمان پاسخ ندهد یا زخمی بهبود نیابد، ممکن است قطع انگشت پا، پا یا حتی ساق پا ضروری باشد.

پیشگیری و مدیریت

در حالی که هیچ درمانی برای نوروپاتی دیابتی وجود ندارد، اقداماتی وجود دارد که می توان برای پیشگیری یا مدیریت این بیماری انجام داد:

  1. حفظ سطح قند خون: نگه داشتن سطح قند خون در محدوده توصیه شده می تواند به طور قابل توجهی خطر ابتلا به نوروپاتی دیابتی را کاهش دهد.
  2. مراقبت منظم از پا: معاینات منظم و مراقبت مناسب از پا می تواند به پیشگیری از عوارض کمک کند. این شامل معاینه روزانه پا، شستشو و خشک کردن منظم و استفاده از لوسیون مرطوب کننده برای نرم نگه داشتن پوست است.
  3. **ورزش منظم **: ورزش منظم می تواند به بهبود جریان خون و حفظ قدرت عضلانی پا کمک کند.
  4. دارو: انواع مختلفی از داروها برای کمک به مدیریت علائم نوروپاتی دیابتی در دسترس هستند، از جمله مسکن ها و داروهای ضد افسردگی.
  5. ** فیزیوتراپی **: این می تواند به بهبود قدرت و تعادل عضلانی کمک کند.
  6. **درمان های جایگزین **: برخی از افراد با درمان های جایگزین مانند طب سوزنی یا تحریک الکتریکی عصب از طریق پوست (TENS) تسکین می یابند.

نتیجه

نوروپاتی دیابتی در پاها یکی از عوارض شایع دیابت است که می تواند طیف وسیعی از علائم را ایجاد کرده و منجر به عوارض جدی شود. با این حال، با درک علل و عوامل خطر، شناخت علائم و اقدامات لازم برای پیشگیری و مدیریت این بیماری، می توان خطر عوارض را به میزان قابل توجهی کاهش داد. مراقبت منظم از پا، مدیریت مناسب سطح قند خون، ورزش منظم و مصرف دارو همگی می توانند نقش مهمی در مدیریت نوروپاتی دیابتی داشته باشند. همچنین همکاری نزدیک با ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی برای ایجاد یک برنامه درمانی مناسب ضروری است.

منبع مطلب مجله پزشکی سلامتی زندگی سبز می باشد.

علائم بیرون زدگی ورید پیشانی

بیرون زدگی وریدهای پیشانی که به عنوان برجسته شدن وریدهای جلویی یا وریدهای گردن قدامی نیز شناخته می شود، تظاهر مشهود افزایش فشار در وریدهای سر و گردن است. این وضعیت به خودی خود یک بیماری نیست، بلکه یک علامت است که می تواند با شرایط مختلف پزشکی زمینه ای مرتبط باشد. در این مقاله به بررسی علل، علائم، تشخیص و گزینه های درمانی برای بیرون زدگی وریدهای پیشانی می پردازیم.

آناتومی و عملکرد وریدهای پیشانی

سیاهرگ های پیشانی بخشی از سیستم وریدی سطحی سر و گردن هستند. آنها وظیفه تخلیه خون از پوست سر، پیشانی و ابروها را بر عهده دارند و در نهایت به ورید صورت تخلیه می‌شوند که به نوبه خود به ورید ژوگولار داخلی تخلیه می‌شود. سیاهرگ های پیشانی معمولاً قابل مشاهده نیستند، زیرا در زیر پوست پنهان شده و توسط ماهیچه ها و سایر بافت های نرم احاطه شده اند.

علل بیرون زدگی ورید پیشانی

بیرون زدگی وریدهای پیشانی می تواند ناشی از عوامل مختلفی باشد، از جمله:

  1. افزایش فشار داخل جمجمه: این شایع ترین علت بیرون زدگی ورید پیشانی است. افزایش فشار داخل جمجمه می تواند ناشی از شرایط مختلفی مانند تومورهای مغزی، مننژیت، آنسفالیت، هیدروسفالی یا ضربه به سر باشد. وقتی فشار داخل جمجمه افزایش می‌یابد، سیاهرگ‌های سر و گردن متسع می‌شوند و منفجر می‌شوند و باعث می‌شوند که روی سطح پوست دیده شوند.
  2. کم آبی: کم آبی می تواند باعث کاهش حجم خون شود که منجر به کاهش مقدار مایع در رگ ها می شود. در نتیجه رگ ها برجسته تر و قابل رویت تر می شوند.
  3. چاقی: چاقی می تواند منجر به افزایش فشار در سیاهرگ های گردن و سر شود و باعث نمایان شدن رگ های پیشانی شود.
  4. بارداری: افزایش فشار در وریدهای گردن و سر در دوران بارداری می تواند باعث برجسته شدن سیاهرگ های پیشانی شود.
  5. افزایش سن: با بالا رفتن سن افراد، پوست و بافت های نرم صورت نازک تر شده و رگ ها را بیشتر نمایان می کند.
  6. ژنتیک: برخی افراد از نظر ژنتیکی مستعد داشتن رگ های برجسته تری در پیشانی خود هستند و این می تواند در گروه های قومی خاص بیشتر قابل توجه باشد.

علائم بیرون زدگی ورید پیشانی

بیرون زدگی وریدهای پیشانی اغلب تنها علامت قابل مشاهده بیماری زمینه ای است. با این حال، در برخی موارد، بسته به علت بیماری، ممکن است علائم دیگری نیز وجود داشته باشد. این علائم می تواند شامل موارد زیر باشد:

  1. سردرد
  2. سرگیجه
  3. حالت تهوع و استفراغ
  4. اختلالات بینایی
  5. مشکل در صحبت کردن یا بلعیدن
  6. ضعف یا بی حسی در بازوها یا پاها
  7. سردرگمی یا سرگردانی
  8. تشنج

تشخیص بیرون زدگی ورید پیشانی

تشخیص بیرون زدگی ورید پیشانی شامل تاریخچه پزشکی کامل و معاینه فیزیکی است. پزشک در مورد علائمی که بیمار تجربه می کند، و همچنین هر گونه شرایط پزشکی یا دارویی که ممکن است در ایجاد این عارضه نقش داشته باشد، سؤال می کند. پزشک همچنین ممکن است یک معاینه عصبی برای ارزیابی وضعیت روانی، اعصاب جمجمه، عملکرد حرکتی و عملکرد حسی بیمار انجام دهد.

ممکن است برای ارزیابی مغز و ساختارهای اطراف آن از نظر هر گونه ناهنجاری که ممکن است باعث افزایش فشار داخل جمجمه شود، مطالعات تصویربرداری مانند سی تی اسکن یا MRI تجویز شود. همچنین ممکن است برای اندازه گیری فشار داخل جمجمه و به دست آوردن مایع مغزی نخاعی برای تجزیه و تحلیل، یک سوراخ کمری (تپ ستون فقرات) انجام شود.

درمان بیرون زدگی ورید پیشانی

درمان بیرون زدگی ورید پیشانی به علت زمینه ای این بیماری بستگی دارد. در موارد افزایش فشار داخل جمجمه، بیماری زمینه ای باید به سرعت درمان شود تا از آسیب بیشتر به مغز جلوگیری شود. گزینه های درمانی ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  1. داروها: کورتیکواستروئیدها، دیورتیک ها و مسکن ها ممکن است برای کاهش التهاب، کاهش تولید مایع مغزی نخاعی، و تسکین سردرد و سایر علائم تجویز شوند.
  2. جراحی: در برخی موارد ممکن است جراحی برای برداشتن تومور یا ترمیم رگ خونی آسیب دیده لازم باشد.
  3. پرتودرمانی: پرتودرمانی ممکن است برای کوچک کردن تومور یا درمان عفونت استفاده شود.
  4. تخلیه: در برخی موارد، ممکن است یک شانت برای تخلیه مایع مغزی نخاعی اضافی از مغز و کاهش فشار داخل جمجمه وارد شود.

در موارد کم آبی، ممکن است به بیمار توصیه شود که مایعات بیشتری بنوشد یا ممکن است مایعات داخل وریدی در بیمارستان دریافت کند. در موارد چاقی، کاهش وزن ممکن است برای کاهش فشار در وریدهای گردن و سر توصیه شود.

نتیجه

بیرون زدگی وریدهای پیشانی تظاهر مشهود افزایش فشار در وریدهای سر و گردن است. در حالی که این وضعیت به خودی خود یک بیماری نیست، می تواند نشانه ای از بیماری های زمینه ای مختلف مانند افزایش فشار داخل جمجمه، کم آبی، چاقی، بارداری، پیری یا ژنتیک باشد. تشخیص و درمان بیرون زدگی ورید پیشانی به علت زمینه ای این بیماری بستگی دارد و مراقبت های پزشکی فوری برای جلوگیری از آسیب بیشتر به ورید ضروری است.

منبع مطلب مجله پزشکی سلامتی زندگی سبز می باشد.

مصرف پروبیوتیک ها در دوران بارداری

پروبیوتیک ها باکتری ها و مخمرهای زنده ای هستند که برای بدن به ویژه روده مفید هستند. آنها در برخی غذاها مانند ماست یافت می شوند و همچنین می توانند به عنوان مکمل مصرف شوند. پروبیوتیک ها اغلب برای کمک به بازگرداندن تعادل باکتری ها در روده استفاده می شوند که می تواند توسط آنتی بیوتیک ها، اسهال یا شرایط دیگر مختل شود.

بارداری زمان تغییرات فیزیکی و هورمونی قابل توجهی است که می تواند میکروبیوم روده را تحت تاثیر قرار دهد. برخی از مطالعات نشان داده اند که پروبیوتیک ها ممکن است در پیشگیری یا درمان عوارض مرتبط با بارداری مانند زایمان زودرس، دیابت بارداری و پره اکلامپسی مفید باشند. با این حال، تحقیقات بیشتری برای تایید این یافته ها و تعیین ایمنی و اثربخشی پروبیوتیک ها در دوران بارداری مورد نیاز است.

انجمن بارداری آمریکا (APA) توصیه می کند که زنان باردار قبل از مصرف هر گونه مکمل، از جمله پروبیوتیک ها، با پزشک خود مشورت کنند. مصرف برخی از پروبیوتیک ها در دوران بارداری بی خطر است، اما برخی دیگر ممکن است برای زنان باردار یا شیرده مناسب نباشند. زنان همچنین باید توجه داشته باشند که پروبیوتیک ها جایگزین ویتامین های دوران بارداری نیستند که مواد مغذی ضروری را برای جنین در حال رشد فراهم می کنند.

انواع مختلفی از پروبیوتیک ها وجود دارد و هر گونه ممکن است اثرات متفاوتی بر بدن داشته باشد. برخی از رایج ترین سویه های مورد استفاده در پروبیوتیک ها عبارتند از لاکتوباسیلوس و بیفیدوباکتریوم. لاکتوباسیلوس در برخی از غذاهای تخمیر شده مانند ماست و کفیر یافت می شود و اغلب برای جلوگیری از اسهال استفاده می شود. بیفیدوباکتریوم در برخی از محصولات لبنی یافت می شود و اغلب برای بهبود هضم و تقویت سیستم ایمنی استفاده می شود.

پروبیوتیک ها ممکن است در پیشگیری یا درمان عوارض مرتبط با بارداری مانند زایمان زودرس، دیابت بارداری و پره اکلامپسی مفید باشند. به عنوان مثال، برخی از مطالعات نشان داده اند که پروبیوتیک ها ممکن است به کاهش خطر زایمان زودرس در زنانی که سابقه این بیماری را دارند کمک کند. علاوه بر این، برخی تحقیقات نشان داده اند که پروبیوتیک ها ممکن است به بهبود کنترل قند خون در زنان مبتلا به دیابت بارداری کمک کنند.

در حالی که پروبیوتیک ها ممکن است در دوران بارداری مفید باشند، برخی از خطرات بالقوه وجود دارد که باید در نظر گرفته شود. برخی از سویه‌های پروبیوتیک‌ها ممکن است باعث واکنش‌های آلرژیک یا اختلالات گوارشی در برخی افراد شوند. علاوه بر این، خطر آلودگی با باکتری ها یا مخمرهای مضر در پروبیوتیک ها وجود دارد که می تواند برای جنین مضر باشد. مهم است که یک پروبیوتیک با کیفیت بالا را انتخاب کنید که از نظر خلوص و قدرت آزمایش شده باشد و از دوز توصیه شده روی برچسب پیروی کنید.

به طور کلی، در حالی که شواهد محدودی وجود دارد که نشان می دهد پروبیوتیک ها ممکن است در دوران بارداری مفید باشند، تحقیقات بیشتری برای تعیین ایمنی و اثربخشی آنها مورد نیاز است. زنان باردار باید قبل از مصرف هر گونه مکمل، از جمله پروبیوتیک ها، با پزشک خود مشورت کنند و باید توجه داشته باشند که پروبیوتیک ها جایگزین ویتامین های دوران بارداری نیستند. زنان باردار یا شیرده نیز باید در مصرف پروبیوتیک ها محتاط باشند، زیرا ممکن است برخی از سویه ها برای آنها مناسب نباشد.

در نتیجه، پروبیوتیک ها باکتری ها و مخمرهای زنده ای هستند که می توانند برای بدن، به ویژه روده مفید باشند. در حالی که برخی از مطالعات نشان داده اند که پروبیوتیک ها ممکن است در دوران بارداری در پیشگیری یا درمان عوارض مرتبط با بارداری مفید باشند، تحقیقات بیشتری برای تعیین ایمنی و اثربخشی آنها مورد نیاز است. زنان باردار باید قبل از مصرف هر گونه مکمل، از جمله پروبیوتیک ها، با پزشک خود مشورت کنند و باید توجه داشته باشند که پروبیوتیک ها جایگزین ویتامین های دوران بارداری نیستند. زنان باردار یا شیرده نیز باید در مصرف پروبیوتیک ها محتاط باشند، زیرا ممکن است برخی از سویه ها برای آنها مناسب نباشد.

منبع مطلب مجله پزشکی سلامتی زندگی سبز می باشد.

روش ها و درمان های خانگی برای تسکین خارش و ناراحتی

وریدهای واریسی یک بیماری شایع است که میلیون‌ها نفر را تحت تاثیر قرار می‌دهد و باعث برآمدگی سیاهرگ‌های ناخوشایند و ناخوشایند، اغلب در پاها می‌شود. در حالی که هیچ درمانی برای رگ های واریسی وجود ندارد، روش های متعددی برای تسکین ناراحتی و بهبود ظاهر این رگ ها وجود دارد. در این مقاله، اقدامات مراقبت از خود، تنظیم شیوه زندگی و مداخلات پزشکی برای تسکین خارش و ناراحتی مرتبط با واریس را بررسی خواهیم کرد.

اقدامات مراقبت از خود

درمان‌های خانگی و تنظیم سبک زندگی می‌تواند به کاهش علائم واریس کمک کرده و از بدتر شدن این بیماری جلوگیری کند. این شامل:

  1. جوراب های فشرده: پوشیدن جوراب های فشاری می تواند باعث حمایت و کاهش تورم در پاها شود. اگر وریدهای واریسی باعث ناراحتی یا خارش می شوند، جوراب های فشاری می توانند گزینه ای مفید و به راحتی در دسترس باشند.
  2. ارتفاع: سعی کنید در صورت امکان پاهای خود را بالا ببرید و آنها را روی بالش یا چهارپایه قرار دهید. این می تواند به کاهش تورم، تسکین خارش و جلوگیری از تشکیل وریدهای واریسی جدید کمک کند.
  3. ورزش منظم: ورزش می تواند به بهبود گردش خون، ارتقای سلامت وریدی و کاهش خطر ابتلا به رگ های واریسی کمک کند. روزانه 30 دقیقه ورزش متوسط، تمرکز بر فعالیت هایی که شامل پیاده روی، شنا یا دوچرخه سواری است، هدف گذاری کنید.
  4. مدیریت وزن: اضافه وزن فشار بیشتری بر وریدهای پا وارد می کند و احتمال ایجاد رگ های واریسی را افزایش می دهد. با یک رژیم غذایی متعادل و ورزش منظم وزن خود را حفظ کنید.
  5. کفش مناسب: کفش هایی را انتخاب کنید که حمایت کافی را داشته باشند و جریان خون را محدود نکنند. از کفش های پاشنه بلند و کفش هایی با انگشتان باریک خودداری کنید.
  6. مراقبت منظم از پوست: برای جلوگیری از خشکی پوست، که می تواند خارش را تشدید کند، پاهای خود را به طور مرتب مرطوب کنید.

روش های کم تهاجمی

اگر اقدامات خودمراقبتی برای تسکین علائم کافی نباشد، ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی شما ممکن است روش های کم تهاجمی را برای به حداقل رساندن ظاهر رگ های واریسی توصیه کند. این درمان ها با استفاده از بی حسی موضعی انجام می شود و می تواند در همان روز تکمیل شود.

  1. اسکلروتراپی: این روش شامل تزریق یک محلول یا فوم به طور مستقیم به وریدهای واریسی است که باعث سفت شدن و ناپدید شدن آنها در طول زمان می شود. اسکلروتراپی به ویژه برای رگهای عنکبوتی کوچک موثر است.
  2. درمان با لیزر: لیزر درمانی انفجارهای پالسی نور را روی ورید واریسی می فرستد و باعث محو شدن آن می شود. این روش ممکن است برای وریدهای کوچکتر مناسب باشد.
  3. فلبکتومی: فلبکتومی شامل ایجاد برش های کوچک در نزدیکی ورید آسیب دیده و سپس برداشتن آرام آن است. این درمان معمولا برای وریدهای واریسی سطحی استفاده می شود.
  4. فرسایش درون وریدی: فرسایش درون وریدی از فرکانس رادیویی یا انرژی لیزر برای گرم کردن و بستن ورید آسیب دیده استفاده می کند. این روش برای وریدهای واریسی بزرگتر مناسب است.
  5. VenaCure™: این روش شامل سوراخ کردن پوست و قرار دادن یک لوله داخل وریدی (IV) در ورید آسیب دیده است. یک فیبر لیزری به داخل ورید IV وارد می‌شود و گرما را در داخل سیاهرگ منتشر می‌کند و باعث انقباض و فروپاشی آن می‌شود.
  6. فرسایش حرارتی: فرسایش حرارتی شامل استفاده از لیزر یا انرژی فرکانس رادیویی برای گرم کردن ورید واریسی است که باعث بسته شدن و ناپدید شدن آن می شود.

اگر این روش ها موفقیت آمیز نباشند، ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی شما ممکن است روش های جراحی تهاجمی تری مانند بستن و استریپینگ یا بستن ورید همراه با لیزر را توصیه کند.

در پایان، روش های بی شماری برای تسکین خارش و ناراحتی مرتبط با واریس وجود دارد. اقدامات خودمراقبتی، تنظیم شیوه زندگی و روش های کم تهاجمی همگی می توانند به بهبود ظاهر و احساس رگ های واریسی کمک کنند. اگر علائم شما ادامه یافت یا بدتر شد، با ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی خود در مورد مناسب ترین درمان برای وضعیت خاص خود مشورت کنید. به یاد داشته باشید که وریدهای واریسی حتی پس از درمان نیز ممکن است عود کنند، بنابراین ضروری است که توصیه‌های ارائه‌دهنده مراقبت‌های بهداشتی خود را هنگام رهایی از علائم خود دنبال کنید.

منبع مطلب مجله پزشکی سلامتی زندگی سبز می باشد.

صرع یک اختلال عصبی است

صرع یک اختلال عصبی است که با تشنج های مکرر و غیر قابل تحریک مشخص می شود. این یکی از شایع ترین اختلالات مغزی جدی است که افراد را در هر سنی، از نوزادان تا سالمندان، تحت تاثیر قرار می دهد. بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، تقریباً 50 میلیون نفر در سراسر جهان به صرع مبتلا هستند که آن را به یک مشکل بهداشت جهانی مهم تبدیل می کند.

علائم صرع

علامت اولیه صرع تشنج های مکرر است که می تواند از نظر نوع، مدت و دفعات متفاوت باشد. تشنج ناشی از فعالیت الکتریکی غیر طبیعی در مغز است که می تواند منجر به طیف وسیعی از علائم شود، از جمله:

  • تشنج یا حرکات تکان دهنده بازوها و پاها
  • از دست دادن هوشیاری یا هوشیاری
  • سردرگمی یا سرگردانی موقت
  • جادوهای خیره شدن یا دوره های کوتاه خیره شدن به فضا
  • احساسات عجیب و غریب، مانند احساس دژاوو یا بوها یا مزه های غیرمعمول
  • گزگز یا بی حسی در اندام ها

تشنج می تواند از چند ثانیه تا چند دقیقه طول بکشد و می تواند خفیف یا شدید باشد. برخی از افراد مبتلا به صرع تنها یک نوع تشنج را تجربه می کنند، در حالی که برخی دیگر ممکن است چندین نوع مختلف داشته باشند.

انواع تشنج

انواع مختلفی از تشنج وجود دارد که بر اساس ناحیه آسیب دیده مغز و نوع علائم تجربه شده طبقه بندی می شوند. دو دسته اصلی تشنج عمومی و کانونی هستند.

  1. تشنج عمومی

تشنج عمومی هر دو طرف مغز را درگیر می کند و می تواند باعث از دست دادن هوشیاری یا هوشیاری شود. انواع مختلفی از تشنج عمومی وجود دارد، از جمله:

  • تشنج تونیک-کلونیک: که به عنوان تشنج گراند مال نیز شناخته می شود، دراماتیک ترین و قابل توجه ترین نوع تشنج است. آنها معمولاً با از دست دادن ناگهانی هوشیاری شروع می شوند و به دنبال آن سفت شدن اندام ها (فاز تونیک) و سپس حرکات تند و سریع (مرحله کلونیک) رخ می دهد. تشنج های تونیک-کلونیک می توانند چند دقیقه طول بکشند و ممکن است خسته کننده باشند.
  • تشنج غیبت: این تشنج ها نسبتا کوتاه هستند و معمولاً فقط چند ثانیه طول می کشند. مشخصه آن‌ها یک خیره خالی و از دست دادن مختصر هوشیاری است که در طی آن فرد ممکن است به نظر برسد که در حال رویاپردازی است. تشنج های غیبت اغلب مورد توجه قرار نمی گیرند زیرا بسیار کوتاه هستند.
  • تشنج آتونیک: همچنین به عنوان حملات قطره ای شناخته می شود، این تشنج باعث از دست دادن ناگهانی تون عضلانی می شود که منجر به افتادن روی زمین می شود. آنها معمولا کوتاه هستند و فقط چند ثانیه طول می کشند.
  • تشنج‌های میوکلونیک: این تشنج‌ها باعث تکان‌ها یا تکان‌های کوتاه و ناگهانی در اندام‌ها یا بدن، معمولاً در هر دو طرف می‌شوند.
  1. تشنج کانونی

تشنج کانونی که تشنج جزئی نیز نامیده می شود، تنها یک سمت مغز را درگیر می کند. آنها می توانند طیف وسیعی از علائم را ایجاد کنند، از جمله:

  • انقباضات عضلانی یا حرکات تکان دهنده در یک طرف بدن
  • تغییر در حس، مانند گزگز یا بی حسی
  • تغییرات در حالت عاطفی، مانند ترس یا اضطراب
  • اختلالات بینایی، مانند فلاش نور یا تغییر در ادراک
  • توهمات شنوایی، مانند شنیدن صداها یا صداهای عجیب و غریب
  • مشکل در صحبت کردن یا درک زبان

تشنج های کانونی را می توان به دو دسته تقسیم کرد: تشنج های کانونی ساده و تشنج های کانونی پیچیده.

  • تشنج های کانونی ساده: این تشنج ها باعث از دست دادن هوشیاری یا هوشیاری نمی شوند. آنها ممکن است علائم مختصر و موضعی مانند لرزش یا گزگز ایجاد کنند.
  • تشنج های کانونی پیچیده: این تشنج ها باعث از دست دادن هوشیاری یا هوشیاری می شوند و ممکن است با اتوماسیون هایی مانند لب زدن یا حرکات تکراری همراه باشند.

تشخیص و درمان صرع

تشخیص صرع معمولاً بر اساس تاریخچه دقیق علائم فرد و معاینه فیزیکی انجام می شود. آزمایش‌های تشخیصی، مانند الکتروانسفالوگرافی (EEG) و مطالعات تصویربرداری، مانند تصویربرداری تشدید مغناطیسی (MRI) نیز ممکن است برای تأیید تشخیص و شناسایی علل زمینه‌ای استفاده شوند.

درمان صرع معمولاً شامل استفاده از داروهای ضد تشنج است که می‌تواند به کنترل تشنج در 70 درصد از افراد مبتلا کمک کند. در برخی موارد، ممکن است جراحی برای برداشتن بخشی از مغز که مسئول تشنج است توصیه شود. درمان های دیگری مانند تغییرات رژیم غذایی و تحریک عصب واگ نیز ممکن است در برخی موارد استفاده شود.

نتیجه

صرع یک اختلال عصبی پیچیده است که می تواند طیف وسیعی از علائم از جمله تشنج های مکرر را ایجاد کند. در حالی که هیچ درمانی برای صرع وجود ندارد، درمان‌های مؤثر زیادی وجود دارد که می‌تواند به افراد مبتلا به این بیماری کمک کند تا علائم خود را مدیریت کنند و زندگی طبیعی و پرباری داشته باشند. اگر شما یا شخصی که می شناسید علائم صرع را تجربه می کند، مهم است که فوراً به دنبال مراقبت های پزشکی برای اطمینان از تشخیص و درمان مناسب باشید.

منبع مطلب مجله پزشکی سلامتی زندگی سبز می باشد.

علل اسپاسم همی صورت

اسپاسم همی فاسیال یک اختلال عصبی عضلانی است که با انقباضات غیرارادی عضلات یک طرف صورت مشخص می شود. این وضعیت نسبتاً نادر است، اما می تواند ناراحت کننده باشد و زندگی روزمره افراد مبتلا را مختل کند. در این مقاله به بررسی علل، علائم، تشخیص و گزینه‌های درمانی اسپاسم همی‌صورت می‌پردازیم.

علل اسپاسم همی صورت

اسپاسم همی فاسیال ناشی از فشرده شدن یا تحریک عصب صورت (عصب جمجمه ای VII) است که عضلات مسئول بیان صورت را کنترل می کند. عصب صورت وظیفه عصب دهی به تمام ماهیچه های بیان صورت و همچنین عضله استاپدیوس در گوش میانی، غدد بزاقی زیر فکی و زیر زبانی و غده اشکی را بر عهده دارد.

شایع ترین علت اسپاسم همی صورت، فشرده شدن عصب صورت توسط یک رگ خونی، معمولاً شریان مخچه تحتانی قدامی (AICA) است. این فشردگی می تواند منجر به تحریک متناوب یا مداوم عصب صورت شود که منجر به انقباضات غیرارادی عضله شود.

سایر علل اسپاسم همی صورت عبارتند از:

  1. ضایعات ساقه مغز یا مخچه
  2. ام اس
  3. ضربه به سر یا صورت
  4. تومورها (معمولاً خوش خیم) در مغز یا صورت
  5. ناهنجاری در استخوان های صورت

علائم اسپاسم همی صورت

علائم اسپاسم همی صورت معمولاً به تدریج شروع می شود و ممکن است با گذشت زمان بدتر شود. شایع ترین علائم عبارتند از:

  1. انقباضات غیر ارادی ماهیچه در یک طرف صورت که می تواند باعث انقباض، اسپاسم یا بسته شدن اجباری چشم شود.
  2. انقباضاتی که با حرکت یا حالت عاطفی بدتر می شوند
  3. انقباضاتی که معمولاً پلک را درگیر می کنند، اما می توانند دهان، گونه و گردن را نیز درگیر کنند.
  4. انقباضاتی که می تواند باعث تحریف حالات چهره شود
  5. در برخی موارد، اسپاسم می تواند به طرف دیگر صورت گسترش یابد

تشخیص اسپاسم همی صورت

تشخیص اسپاسم همی صورت اساساً بر اساس معاینه بالینی کامل و تاریخچه پزشکی دقیق است. ممکن است مطالعات تصویربرداری مانند ام آر آی یا سی تی اسکن برای رد سایر شرایطی که می توانند علائم مشابهی ایجاد کنند، مانند تومور یا مولتیپل اسکلروزیس، تجویز شود.

همچنین می‌توان از الکترومیوگرافی (EMG) برای تایید تشخیص و ارزیابی شدت اسپاسم استفاده کرد. EMG فعالیت الکتریکی عضلات را اندازه گیری می کند و می تواند به شناسایی الگوهای غیر طبیعی فعالیت ماهیچه ها کمک کند.

درمان اسپاسم همی صورت

درمان اسپاسم همی صورت به شدت علائم و علت زمینه ای این بیماری بستگی دارد. در برخی موارد، اگر اسپاسم خفیف باشد و با فعالیت های روزانه تداخل نداشته باشد، ممکن است نیازی به درمان نباشد. با این حال، برای موارد شدیدتر، چندین گزینه درمانی در دسترس است:

  1. تزریق سم بوتولینوم: سم بوتولینوم که معمولاً به عنوان بوتاکس شناخته می شود، می تواند به عضلات آسیب دیده تزریق شود تا آنها را ضعیف کرده و اسپاسم را کاهش دهد. اثرات بوتاکس به طور معمول برای چندین ماه باقی می ماند و ممکن است برای حفظ فواید نیاز به تزریق مجدد باشد.
  2. داروها: انواع مختلفی از داروها را می توان برای درمان اسپاسم همی صورت استفاده کرد، از جمله داروهای ضد تشنج، شل کننده های عضلانی و بنزودیازپین ها. این داروها می توانند به کاهش فراوانی و شدت اسپاسم کمک کنند، اما ممکن است عوارض جانبی داشته باشند و برای همه موثر نباشند.
  3. جراحی: در مواردی که اسپاسم ها شدید بوده و به درمان های دیگر پاسخ نمی دهند، ممکن است جراحی توصیه شود. رایج ترین روش جراحی برای اسپاسم همی صورت، رفع فشار میکروواسکولار است که شامل برداشتن رگ خونی است که عصب صورت را فشرده می کند.
  4. فرسایش با فرکانس رادیویی: این یک روش کم تهاجمی است که از گرما برای آسیب رساندن و از کار انداختن رشته های عصبی مسئول اسپاسم استفاده می کند. فرسایش با فرکانس رادیویی می تواند یک درمان موثر برای اسپاسم همی صورت باشد، اما ممکن است برای حفظ فواید آن نیاز به تکرار داشته باشد.

در نتیجه، اسپاسم همی صورت یک اختلال عصبی عضلانی است که با انقباضات غیرارادی عضلات در یک طرف صورت مشخص می شود. این عارضه معمولاً در اثر فشردگی عصب صورت و معمولاً توسط یک رگ خونی ایجاد می‌شود. گزینه های درمانی شامل تزریق بوتاکس، داروها، جراحی و فرسایش با فرکانس رادیویی است. اگر علائم اسپاسم همی صورت را تجربه می کنید، ضروری است با یک متخصص مراقبت های بهداشتی مشورت کنید تا علت زمینه ای را تعیین کنید و یک برنامه درمانی مناسب تهیه کنید.

منبع مطلب مجله پزشکی سلامتی زندگی سبز می باشد.

عنوان: حرکات غیر ارادی عضلات: انواع، علائم، تشخیص و درمان

حرکات غیرارادی ماهیچه ها که به عنوان میوکلونوس نیز شناخته می شوند، انقباضات یا انقباضات ناگهانی، کوتاه و غیرارادی ماهیچه ها هستند. این حرکات می تواند در یک عضله یا چندین گروه عضلانی رخ دهد و می تواند نشانه یک بیماری زمینه ای یا یک اختلال عصبی باشد. در این مقاله، انواع حرکات غیر ارادی عضلانی، علائم، تشخیص و گزینه های درمانی آن را مورد بحث قرار خواهیم داد.

انواع حرکات غیر ارادی عضلات

  1. میوکلونوس اساسی: این شکل نادر از میوکلونوس است که با هیچ اختلال عصبی خاصی همراه نیست. معمولاً به دلیل جهش های ژنتیکی ایجاد می شود و می تواند از بدو تولد وجود داشته باشد یا در مراحل بعدی زندگی ایجاد شود. میوکلونوس ضروری می تواند هر گروه عضلانی را تحت تاثیر قرار دهد و باعث تکان های ناگهانی و غیرارادی عضلانی شود.
  2. میوکلونوس مرتبط با صرع: میوکلونوس می تواند نشانه ای از صرع باشد، یک اختلال عصبی که با تشنج های مکرر مشخص می شود. میوکلونوس مرتبط با صرع معمولاً عضلات بازوها، پاها و تنه را درگیر می‌کند و می‌تواند توسط حرکات خاص یا محرک‌های حسی ایجاد شود.
  3. میوکلونوس خواب: این نوع میوکلونوس در هنگام خواب ایجاد می شود و اغلب بی ضرر است. این می تواند باعث حرکات تکان دهنده بازوها، پاها یا هر دو شود، معمولاً در طول انتقال از خواب به بیداری.
  4. صرع پیشرونده میوکلونوس: این نوع نادر و ژنتیکی صرع است که باعث میوکلونوس، آتاکسی (مشکلات هماهنگی) و زوال پیشرونده شناختی می شود. این یک اختلال عصبی شدید است که می تواند منجر به ناتوانی و مرگ شود.
  5. میوکلونوس ناشی از دارو: برخی از داروها، به ویژه آنهایی که برای درمان اختلالات روانپزشکی یا تشنج استفاده می شوند، می توانند به عنوان یک عارضه جانبی باعث ایجاد میوکلونوس شوند. این نوع میوکلونوس معمولاً پس از شروع یا افزایش دوز دارو ایجاد می شود.

علائم

علائم حرکات غیر ارادی عضلات بسته به نوع و شدت بیماری می تواند متفاوت باشد. علائم رایج عبارتند از:

  1. انقباضات یا انقباضات کوتاه و ناگهانی عضلانی
  2. تکان دادن یا تکان غیر ارادی گروه های عضلانی
  3. اسپاسم یا سفتی عضلانی
  4. مشکلات هماهنگی
  5. خستگی
  6. مشکل در خوابیدن

تشخیص

تشخیص حرکات غیر ارادی عضلانی شامل تاریخچه پزشکی کامل، معاینه فیزیکی و تست های تشخیصی مختلف است. اینها ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  1. معاینه عصبی: متخصص مغز و اعصاب رفلکس ها، قدرت عضلانی، هماهنگی و احساس بیمار را برای شناسایی هر گونه ناهنجاری ارزیابی می کند.
  2. الکترومیوگرافی (EMG): این تست فعالیت الکتریکی عضلات را در حالت استراحت و در حین انقباض اندازه گیری می کند. می تواند به تمایز بین انواع مختلف اختلالات حرکتی عضلانی کمک کند.
  3. تصویربرداری از مغز: تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) یا توموگرافی کامپیوتری (CT) اسکن می تواند به شناسایی هر گونه ناهنجاری ساختاری در مغز که ممکن است باعث ایجاد میوکلونوس شود کمک کند.
  4. آزمایش‌های خون: این آزمایش‌ها می‌توانند به شناسایی هر گونه اختلال متابولیکی یا خود ایمنی زمینه‌ای که ممکن است در ایجاد میوکلونوس نقش داشته باشد کمک کند.

رفتار

درمان حرکات غیر ارادی عضلانی به علت زمینه ای و شدت بیماری بستگی دارد. برخی از گزینه های درمانی رایج عبارتند از:

  1. داروها: داروهای ضد تشنج، بنزودیازپین ها و سایر داروها می توانند به کنترل میوکلونوس کمک کنند. انتخاب دارو به نوع میوکلونوس و علت اصلی آن بستگی دارد.
  2. فیزیوتراپی: فیزیوتراپی می تواند به بهبود قدرت، انعطاف پذیری و هماهنگی عضلات در بیماران مبتلا به میوکلونوس کمک کند.
  3. تغییر شیوه زندگی: خواب کافی، کاهش استرس و حفظ یک رژیم غذایی سالم می تواند به کاهش فراوانی و شدت میوکلونوس کمک کند.
  4. جراحی: در موارد نادر، جراحی ممکن است یک گزینه برای بیماران مبتلا به میوکلونوس شدید باشد که به درمان های دیگر پاسخ نمی دهد.

نتیجه

حرکات غیر ارادی عضلات می تواند نشانه ای از شرایط مختلف پزشکی یا اختلالات عصبی باشد. تشخیص و درمان به موقع برای مدیریت علائم و بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به میوکلونوس ضروری است. برای تشخیص دقیق و برنامه درمانی شخصی، مشورت با یک متخصص مراقبت های بهداشتی بسیار مهم است.

منبع مطلب مجله پزشکی سلامتی زندگی سبز می باشد.

روش های تشخیص ALS و پارکینسون

اسکلروز جانبی آمیوتروفیک (ALS) و بیماری پارکینسون (PD) دو اختلال عصبی هستند که بر حرکت و عملکرد ماهیچه‌ها تأثیر می‌گذارند، اما در علل، علائم و پیشرفت تفاوت چشمگیری دارند. درک تمایز بین این دو بیماری برای تشخیص زودهنگام، درمان مناسب و مدیریت ضروری است. این مقاله به بررسی تفاوت‌های بین ALS و پارکینسون، روش تشخیص هر یک و موارد دیگر می‌پردازد.

تفاوت بین ALS و پارکینسون

علل:

ALS، همچنین به عنوان بیماری لو گریگ شناخته می شود، یک اختلال عصبی پیشرونده است که بر نورون های حرکتی، که سلول های عصبی مسئول کنترل حرکات ارادی عضلانی هستند، تأثیر می گذارد. علت دقیق ALS ناشناخته است، اما محققان بر این باورند که ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی ممکن است در ایجاد این بیماری نقش داشته باشد.

از سوی دیگر، بیماری پارکینسون به دلیل از بین رفتن تدریجی نورون های تولیدکننده دوپامین در مغز، به ویژه در ناحیه جسم سیاه ایجاد می شود. این از دست دادن دوپامین منجر به کاهش توانایی مغز در تنظیم حرکت می شود و باعث ایجاد علائم مرتبط با PD می شود. علت دقیق پارکینسون نیز ناشناخته است، اما ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی، مانند قرار گرفتن در معرض سموم، ممکن است نقش داشته باشد.

علائم:

هر دو بیماری ALS و پارکینسون بر عملکرد و حرکت عضلات تأثیر می گذارند، اما علائم آنها متفاوت است. ALS در درجه اول بر نورون های حرکتی تأثیر می گذارد و منجر به ضعف، سفتی و آتروفی عضلانی می شود. با علائم زیر مشخص می شود:

گفتار نامفهوم یا مشکل در بلع

گرفتگی و انقباض عضلانی

ضعف در اندام ها و عضلات

مشکل در راه رفتن یا حفظ تعادل

در مقابل، بیماری پارکینسون با علائم زیر مشخص می شود:

لرزش، به ویژه در دست ها و انگشتان

کندی حرکت (برادی‌کینزی)

سفتی یا سفتی عضلانی

بی ثباتی وضعیتی که منجر به مشکل در تعادل و راه رفتن می شود

پیشرفت:

ALS یک بیماری به سرعت پیشرونده است که به طور معمول افراد بین 40 تا 70 سال را تحت تاثیر قرار می دهد. این بیماری با مدت نسبتا کوتاه مشخص می شود و اکثر بیماران 3 تا 5 سال پس از تشخیص زندگی می کنند. این بیماری می تواند به سرعت پیشرفت کند و در موارد شدید منجر به فلج و نارسایی تنفسی شود.

از سوی دیگر، بیماری پارکینسون یک اختلال با پیشرفت کندتر است که معمولاً افراد بالای 60 سال را تحت تأثیر قرار می دهد. پیشرفت PD تدریجی تر است و این بیماری می تواند در طول سال ها یا حتی دهه ها طول بکشد. در حالی که PD در نهایت می تواند منجر به اختلال حرکتی شدید شود، علائم اولیه اغلب خفیف و قابل کنترل هستند.

روش های تشخیص ALS و پارکینسون

تشخیص ALS و پارکینسون مستلزم بررسی کامل سابقه پزشکی بیمار، معاینه دقیق عصبی و در برخی موارد آزمایشات تکمیلی است. در اینجا نحوه تشخیص هر بیماری آمده است:

تشخیص ALS:

تشخیص ALS بر اساس وجود علائم و نشانه های بالینی خاص و همچنین حذف سایر علل بالقوه علائم بیمار است. یک متخصص مغز و اعصاب یک معاینه فیزیکی انجام می دهد و قدرت عضلانی، رفلکس ها و توانایی بیمار برای انجام وظایف خاص را ارزیابی می کند. در برخی موارد، آزمایش‌های اضافی مانند الکترومیوگرافی (EMG) و تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) ممکن است برای تأیید تشخیص انجام شود. آزمایش خون معمولاً برای ALS تشخیصی نیست، اما می تواند به رد سایر شرایط کمک کند.

تشخیص پارکینسون:

تشخیص بیماری پارکینسون بر اساس وجود علائم حرکتی مشخص مانند لرزش، سفتی عضلات و کندی حرکت است. یک متخصص مغز و اعصاب یک معاینه عصبی دقیق انجام می دهد و عملکرد حرکتی، وضعیت بدن و راه رفتن بیمار را ارزیابی می کند. در برخی موارد، آزمایش‌های اضافی مانند تصویربرداری ناقل دوپامین (DaTscan) یا MRI عملکردی (fMRI) ممکن است برای تأیید تشخیص و رد سایر علل بالقوه پارکینسونیسم، مانند پارکینسونیسم ناشی از دارو، انجام شود.

نتیجه

در حالی که ALS و پارکینسون هر دو بر عملکرد حرکتی و کنترل ماهیچه‌ها تأثیر می‌گذارند، اما از نظر علل، علائم و پیشرفت تفاوت چشمگیری دارند. درک این تمایزات برای تشخیص زودهنگام، درمان مناسب و مدیریت این اختلالات عصبی بسیار مهم است. علاوه بر این، روش‌های تشخیص هر بیماری شامل معاینه کامل توسط متخصص مغز و اعصاب، همراه با آزمایش‌های اضافی در برخی موارد، برای تأیید وجود علائم خاص و رد سایر علل بالقوه است.

منبع مطلب مجله پزشکی سلامتی زندگی سبز می باشد.

منابع:

Alvarez-Sabín، M.، & Brown، R. H. (2005). اسکلروز جانبی آمیوتروفیک لانست، 365 (9473)، 1929-1939.

یانکوویچ، جی (2008). بیماری پارکینسون. لانست، 371 (9626)، 1839-1851.

Gorno-Tempini، M. L.، Lill، D.، Vitek، J. L.، Kehayias، S.، Miller، R. L.، Papp، L. A.، … و گراهام، R. (2011). معیارهای بالینی برای تشخیص اسکلروز جانبی آمیوتروفیک: معیارهای اصلاح شده el escuela. Annals of Neurology, 69(2)، 207-217.

چه چیزی باعث درد چشم هنگام پلک زدن می شود؟

آیا تا به حال هنگام پلک زدن احساس درد یا ناراحتی شدید در چشم خود داشته اید؟ اگر چنین است، شما تنها نیستید. درد چشم هنگام پلک زدن یک مشکل رایج است که می تواند ناشی از عوامل مختلفی باشد. در این مقاله، علل احتمالی درد چشم هنگام پلک زدن را بررسی می کنیم و گزینه های درمانی مختلف موجود را مورد بحث قرار می دهیم.

چه چیزی باعث درد چشم هنگام پلک زدن می شود؟
چندین دلیل احتمالی برای درد چشم هنگام پلک زدن وجود دارد، از جمله:

خشکی چشم: یکی از شایع ترین علل درد چشم هنگام پلک زدن، خشکی چشم است. هنگامی که چشمان شما خشک است، ممکن است ملتهب و تحریک شود و در هنگام پلک زدن منجر به درد شود. خشکی چشم می تواند ناشی از عوامل مختلفی از جمله سن، داروها، شرایط پزشکی و عوامل محیطی باشد.
ورم ملتحمه: ورم ملتحمه، همچنین به عنوان چشم صورتی شناخته می شود، التهاب ملتحمه، غشای نازکی است که قسمت سفید چشم و سطح داخلی پلک ها را می پوشاند. ورم ملتحمه می تواند باعث درد چشم در هنگام پلک زدن و همچنین علائم دیگری مانند قرمزی، خارش و ترشح شود.
بلفاریت: بلفاریت التهاب پلک ها و مژه ها است. می تواند باعث درد چشم در هنگام پلک زدن و همچنین علائم دیگری مانند قرمزی، خارش و پوسته پوسته شدن پلک ها شود.
خستگی چشم: خستگی چشم هنگام پلک زدن باعث درد چشم می شود، به خصوص اگر برای مدت طولانی به رایانه یا صفحه نمایش دیگر خیره شده باشید. خستگی چشم همچنین می تواند علائم دیگری مانند سردرد، تاری دید و خشکی چشم را ایجاد کند.
خراش قرنیه: خراش قرنیه، سطح شفاف و گنبدی شکل چشم است. سایش قرنیه می تواند باعث درد چشم در هنگام پلک زدن و همچنین علائم دیگری مانند حساسیت به نور و اشک ریزش شود.
چگونه درد چشم هنگام پلک زدن را کاهش دهیم؟
چندین کار وجود دارد که می توانید برای کاهش درد چشم هنگام پلک زدن انجام دهید، از جمله:

بیشتر پلک بزنید: اگر چشم‌هایتان خشک است، پلک زدن بیشتر می‌تواند به مرطوب کردن و روان‌کردن چشم‌ها کمک کند و درد چشم را کاهش دهد.
از اشک مصنوعی استفاده کنید: اشک مصنوعی نوعی قطره چشم روان کننده است که می تواند به کاهش علائم خشکی چشم از جمله درد چشم هنگام پلک زدن کمک کند.
استراحت را امتحان کنید: اگر درد چشم شما هنگام پلک زدن به دلیل خستگی چشم است، استراحت دادن به چشم می تواند به کاهش علائم کمک کند.
از کمپرس سرد استفاده کنید: کمپرس سرد می تواند به کاهش التهاب و تسکین چشم های تحریک شده کمک کند. به سادگی چند تکه یخ را در یک پارچه تمیز بپیچید و هر بار چند دقیقه آن را روی پلک های بسته خود بمالید.
به دنبال درمان پزشکی باشید: اگر درد چشم شما هنگام پلک زدن ادامه داشت یا شدید است، بهتر است به دنبال درمان پزشکی باشید. چشم پزشک شما می تواند درمان مناسب را بر اساس علت اصلی علائم شما توصیه کند.
پیشگیری از درد چشم هنگام پلک زدن
برای جلوگیری از درد چشم هنگام پلک زدن، می توانید اقدامات زیر را انجام دهید:

هیدراته بمانید: نوشیدن مقدار زیادی آب می تواند به مرطوب نگه داشتن و روان نگه داشتن چشم کمک کند.
استراحت های منظم داشته باشید: اگر با کامپیوتر کار می کنید یا زمان زیادی را به نمایشگرها خیره می کنید، حتماً به طور منظم استراحت کنید تا به چشمان خود استراحت دهید.
از مراقبت مناسب چشم استفاده کنید: اگر از لنزهای تماسی استفاده می کنید، حتماً آنها را به درستی تمیز کرده و از آنها مراقبت کنید تا از تحریک و عفونت جلوگیری کنید.
اجتناب از محرک ها: از قرار گرفتن در معرض محرک هایی مانند دود، گرد و غبار و گرده که می تواند چشمان شما را خشک کرده و باعث ناراحتی شود، خودداری کنید.
نتیجه
درد چشم هنگام پلک زدن می تواند ناشی از عوامل مختلفی از جمله خشکی چشم، ورم ملتحمه، بلفاریت، خستگی چشم و خراشیدگی قرنیه باشد.

منبع مطلب مجله پزشکی سلامتی زندگی سبز می باشد.

طراحی یک سایت مانند این با استفاده از WordPress.com
شروع کنید